English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8427 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calculation U پاسخ تقریبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
approximated U تقریبی
approximative U تقریبی
approximate solution U حل تقریبی
approximates U تقریبی
proximate U تقریبی
approximate U تقریبی
cypres U تقریبی نزدیک
give or take U تخمین تقریبی
parametric estimate U تخمین تقریبی
sketch U نقشه تقریبی
sketched U نقشه تقریبی
sketches U نقشه تقریبی
whereabouts U جای تقریبی
whereabout U محل تقریبی
rough estimate U براورد تقریبی
approx U مخفف تقریبی
approximate value U مقدار تقریبی
rough guess <idiom> U تخمین تقریبی
whereabout U حدود تقریبی مکان
estimated time of arrival U زمان تقریبی ورود
approximates U نزدیک امدن تقریبی
estimated time of departure U زمان تقریبی عزیمت
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
etd U زمان تقریبی حرکت
approximate U نزدیک امدن تقریبی
approximate contour U میزان منحنی تقریبی
approximated U نزدیک امدن تقریبی
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
peseta U سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
eta U arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
cirro cumulus U لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
truncate U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
proxy variables U متغیرهای نماینده متغیرهای تقریبی
responds U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
answered U پاسخ
responded U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
statement U پاسخ
replication U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
no U : پاسخ نه
answer U پاسخ
responsions U پاسخ
replies U پاسخ
responses U پاسخ
response U پاسخ
replying U پاسخ
reply U پاسخ
respond U پاسخ
replied U پاسخ
in answer to U در پاسخ به
in reply to U در پاسخ
answering U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
answers U پاسخ
item of written comment U پاسخ
negative reply U پاسخ رد
answerback U در پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
color response U پاسخ رنگ
answer mode U حالت پاسخ
preparatory response U پاسخ مقدماتی
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
frequency respone U پاسخ فرکانس
response strength U نیرومندی پاسخ
respond U پاسخ دادن
conditioned response U پاسخ شرطی
response duration U مدت پاسخ
responsorial U پاسخ دهنده
movement response U پاسخ حرکت
discriminatory response U پاسخ افتراقی
moro response U پاسخ مورو
operandum U ابزار پاسخ
delayed response U پاسخ درنگیده
emitted response U پاسخ صدوری
distal response U پاسخ دوربرد
right answer U پاسخ درست
correct response U پاسخ درست
content response U پاسخ محتوایی
consummatory response U پاسخ پایانی
response set U امایه پاسخ
manipulandum U ابزار پاسخ
position response U پاسخ مکانی
original response U پاسخ ابتکاری
response latency U نهفتگی پاسخ
responds U پاسخ دادن
anticipatory response U پاسخ انتظاری
response equivalence U هم ارزی پاسخ
replier U پاسخ دهنده
response intensity U شدت پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
irresponsive U پاسخ ندهنده
response differentiation U تفکیک پاسخ
popular response U پاسخ رایج
anatomy response U پاسخ کالبدی
an a answer U پاسخ مثبت
image response U پاسخ تصویر
impluse response U پاسخ ایمپولز
reflection response U پاسخ قرینه
response rate U سرعت پاسخ
responded U پاسخ دادن
response amplitude U دامنه پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
answer U : پاسخ دادن
answerable U پاسخ دار
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
solution U پاسخ یک مشکل
solutions U پاسخ یک مشکل
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
voice answer back U پاسخ سمعی
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
vaccum response U پاسخ غیابی
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
answers U : جواب پاسخ
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U پاسخ به یک سوال
answers U : پاسخ دادن
answers U پاسخ به یک سوال
early answer U پاسخ زود
vab U پاسخ سمعی
to definitive answer U پاسخ قطعی
rejoins U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
rejoin U پاسخ دادن
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoining U در پاسخ گفتن
oracle U پاسخ مبهم
rejoins U در پاسخ گفتن
to make a response U پاسخ دادن
running rate U اهنگ پاسخ
rejoining U پاسخ دادن
oracles U پاسخ مبهم
phones U پاسخ به تماس در تلفن
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
return a negative U پاسخ منفی دادن
open ended question U پرسش باز پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
response time U زمان پاسخ دهی
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative U پاسخ منفی داد
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
shading response U پاسخ سایه روشن
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1معنی lead lag compensator
2شما اهل کجا هستید
0shmoralizing
0دانستن معنی چند کلمه فارسی به انگلیسی
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com